مقام ارشد سابق سازمان سیا: ایران سرنوشت برجام را به ریاست جمهوری ترامپ گره نزده است
بهمن: كارشناس ارشد سازمان سیا، پل پیلار به بهانه نقد مقاله انتشار یافته ای در نیویورك تایمز به بررسی تبعات عدم انجام برجام و مهلت انجام آن پرداخته است.
خبرگزاری مهر – گروه بین الملل: «نشنال اینترست» در مقاله ای به قلم تحلیلگر ارشد سازمان سیا، پل پیلار، به بهانه نقد مقاله ای انتشار یافته در «نیویورك تایمز» به بررسی ابعاد دیگر برجام همچون تبعات عدم اجرا و مهلت اجرای برجام پرداخته است.
او در این مقاله عدم اجرای برجام را تنها مربوط به ایران، جنگ اقتصادی و خاورمیانه نمی داند بلكه اختلاف بین آمریكا و متحدان فعلی آنرا باز از تبعات مهم آن می شمارد كه می تواند به منزوی شدن بیشتر آمریكا منجر شود.
در ادامه ترجمه این مطلب آمده است:
تقریباً یك سال بعد از آنكه دونالد ترامپ، آمریكا را از توافق هسته ای با ایران یا همان برجام خارج كرد می گذرد و هنوز كوچك ترین نشانه ای از ایران در خصوص باردیگر پشت میز مذاكره نشستن برای رسیدن به قراردادی بهتر صورت نگرفته است. در عوض شاهد مقاومت سرسختانه تر ایران و مشخص كردن خطوط دفاعی جدی تر از طرف این كشور بوده ایم. آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران در سخنرانی سال جدید ایرانی، این سال را بعنوان سال مستقل عمل كردن و عدم همكاری محض نامید و بر افزایش توانمندی های دفاعی ایران اصرار كرد.
جای تعجب ندارد كه بیشتر مخالفان با برجام كه بیشتر آنها مخالف سرسخت هرگونه قرارداد با ایران هستند تمام تلاش خودرا كردند تا نشان دهند حتی هر قرارداد مثبتی هم كه با ایران بسته شود بی نتیجه خواهد بود. برای نمونه، «پاتریك كلاسون» از «انستیتو سیاست خاورمیانه واشنگتن» سخنرانی آیت الله خامنه ای را مثبت ارزیابی كرد.
جای تعجب ندارد كه وقتی نیویورك تایمز مطلبی را از «بن هابارد» Ben Hubbard از فشار مالی حزب الله در بیروت و دیگر متحدان ایران كه تحت فشار مالی هستند توسط «برت استیونز» Bret Stephans منتشر می كند و فردای آن روز وی در ستونی در همین روزنامه ستونی با عنوان «محض رضای خدا» منتشر می كند در آن می نویسد اوباما اشتباه می كرد كه عقیده داشت كاهش تحریم ها در توانایی ایران در دردسر آفرینی ایران در خاورمیانه ضرر قابل توجهی نخواهد داشت. ولی در واقع اوباما درست می گفت استدلال اشتباه «استیونز» و دیگر كسانی كه از اعمال باردیگر تحریم هسته ای ایران دفاع می كردند زندگی را برای كسانی سخت و پرهزینه كرده است كه به شكلی در امتداد منافع آمریكا قدم برمی دارند مگر آنكه از هركس در این زمینه فعالیت كند تنفر داشته باشیم یا از دیدن رنج بردن آنها كه در امتداد منافع ملی آمریكا در فعالیتند خوشحال شویم كه این گونه نیست.
تحریك و دامن زدن به یك جریان فقط در دو صورت به كار خواهد آمد یا برای تغییر رفتار یك كشور یا برای سوق دادن یك كشور به تغییر سیاست هایش كه هیچكدام در طول سال های گذشته در مورد ایران صادق نبود.
همه چیز پول نیست
بیشتر مقاله «هابرد» Hubbard قسمتی كه «استیونز» ذكر نكرده است توضیح می دهد چرا و چگونه ایران و متحدانش باوجود این فشارها تغییر نكردند. گزارشگران خاطرنشان می كنند گروه های وابسته به ایران تقریباً هزینه های زیادی ندارند، در برنامه ریزی هایشان تابع ایران هستند و سیاست های محلیشان را به شكلی پیش می برند كه آمریكا توانایی خنثی كردن آنها را ندارد. خیلی از آنها راه های درآمدی دارند كه آنها را مستقل می سازد. این موردی است كه مطمئناً در مورد حزب الله لبنان باز صحت دارد كه همین طور به سبب مقبولیت سیاسی گسترده بعنوان یك عامل سیاسی درآمدهایی هم دارد. «هابارد» Hubbard یادآوری می كند «مایك پمپئو» در دیدار اخیر خود با «جبران باسیل» اظهار داشت چقدر حزب الله با افول روبه رو شده است و «جبران باسیل» باز عنوان نمود از نظر ما مطمئناً حزب الله یك حزب همیشگی لبنان بوده و یك گروه تروریستی به شمار نمی آید و نمایندگان آن با حمایت قوی مردم لبنان انتخاب می شوند.
«هابارد» Hubbard از یكی از مبارزان حزب الله كه نامش ذكر نشده نقل می كند كه فشار مالی نمی تواند موجب جدایی اعضا حزب الله شوند. ما به خاطر پول در حزب الله نیستیم. چیزی شبیه آنچه در مورد ایران در خاورمیانه می توان گفت. فعالیت ایران در منطقه تنها برمبنای پول شكل نمی گیرد بلكه برمبنای آن ذهنیتی است كه پایه آن منافع ایران است.
ادامه موافقت ایران با برجام
«استیونز» همین طور می كوشد اینكه ایران به تعهداتش عمل می كند را به سبب نگرانی از اقدامات و تحریم های جدی تر آمریكا جلوه دهد و نتیجه فشار آمریكا بر ایران بداند.
اگر دقت كنیم «استیونز» همین طور به رعایت دقیق ایران از تعهداتش اشاره می كند كه خود یك تناقض است، شرایطی كه مخالفان برجام برای سه سال بعنوان یك اقدام فرضی برای تحت فشار قراردادن ایران از جانب كمپین فشار دولت ترامپ استفاده كردند. اگر بیشتر دقت كنیم متوجه خواهیم شد كه چگونه و چقدر عمل كردن ایران و انعطاف پذیری وی در مورد عدم دستیابی به سلاح هسته ای به مخالفان و تحریك اقتصادی آنان ضربه زد. اگر ایران واقعاً به دنبال دستیابی به سلاح هسته ای بود به سبب ضربه های اقتصادی كه به آن وارد شده بود بلافاصله سپس خارج شدن آمریكا باید شاهد پروسه از از سرگیری فعالیت های هسته ای ایران بودیم.
همچنین راجع به دیپلماسی پیشنهادی «استیونز» فكر كنید كه از كشوری می خواهد به مفادی متعهد شود كه قبلاً به جای تعهد به آنها از آن خارج شده و بعد آن كشور را به بدتر از آن تهدید كرده است. این یك دیپلماسی شگفت آور است كه آنرا با ملایمت مطرح كنید ولی بعد نه آمریكا نه دیگر كشورها به آن متعهد نمانند.
حساب و كتاب های تهران هیچ شباهتی به حساب و كتاب هایی كه «استیونز» پیشنهاد كرده بود ندارد. دولت ترامپ چه از لحاظ لفظی چه از لحاظ عملی به رهبران ایران دلیلهای فراوانی برای قانع كردن دولت به مصمم بودن برای مجازات ایران تا جای ممكن و مستقل از عمل ایران دارد.
هر تردیدی در دولت كه موجب اعمال تحریم به شكل كامل نشود بنظر می رسد به جای آنكه تمهیدی برای حذف واردات نفت ایران باشد كه بر قیمت جهانی نفت و در نهایت بر قیمت بنزین اثر می گذارد عكس العملی به مقاومت ایران است.
برخلاف خروج كامل ترامپ از برجام ایران تصمیم گرفته است منتظر بماند. این مساله نه كاملاً ولی تا حدی به سبب آن است كه اگر برخی كاندیداهای ریاست جمهوری دموكرات مانند «استیونز» بیان داشته اند كه در صورت پیروزی باردیگر به توافق پایبند خواهند بود. تصمیمی كه ایران با ماندن در برجام گرفته است نه ایران بلكه در عوض آمریكای تحت رهبری ترامپ را منزوی كرده است. نه تنها ایران بلكه تمام جوامع جهانی غیر آمریكایی برجام باز كه نام آنها در قطعنامه جهانی قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت آمده است باز می توانند با ایران در رابطه قرار بگیرند.
ایران امكان دارد با وجود نرسیدن به تسهیلات اقتصادی كه برای آن تلاش نموده بود تا اختتام دوره ریاست جمهوری حاضر آمریكا منتظر بماند. امكان دارد سیاستمداران تهران نتوانند بیشتر از این منتظر بمانند. این زمان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریكا خواهد بود كه در پیش رو است. «ویلیام برنز» قائم مقام وزیر امور خارجه آمریكا اخیراً در پاسخ به سوالی در این زمینه گفته است: «احساس من هم اكنون این است كه نظام ایران می خواهد منتظر اتمام دولت ترامپ بماند ولی اگر ترامپ برای بار دوم انتخاب گردد این منافع به خطر می افتد و از بین می رود.»
اگر چنین اتفاقی بیفتد لطمه فشار حاصل محدود به آنچه ما می بینیم نمی گردد، همچون جنگ هایی مقابل ایران كه «استیونز» ندیده می گیرد مانند جنگ اقتصادی مقابل ایران كه به جنگی میان آمریكا و متحدان غربی آن تبدیل گشته است و موجب مسموم شدن روابط آمریكا و آنها شده است. اگر این جریان مخرب آغاز نمی شد حالا شاهد بحران هسته ای غیر قابل پیشگیری بودیم.