نماینده مجلس تركیه : اسرائیل در جنگ غزه به اهداف خود دست نیافت

به گزارش بهمن، نماینده مجلس ترکیه با تاکید به این که رژیم صهیونیستی به اهداف خود در جنگ غزه دست نیافت، بر ضرورت همکاری مشترک ایران، ترکیه، پاکستان و مصر در مسائل منطقه ای تاکید نمود.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- آذر مهدوان: ۳۷۴ روز از جنگ غزه می گذرد؛ جنگی که در ایام اولین آن بنظر می رسید کشورهای اسلامی و سازمان های بین المللی وارد عمل شده و برای برقراری آتش بس تلاش کنند. اما متأسفانه نه کشورهای اسلامی و نه سازمان های بین المللی در این حوزه موفق نبوده اند.
تا لحظه تنظیم این گفتگوی رسانه ای، ۴۲ هزار و ۲۲۷ نفر در غزه در مقابل چشم جهانیان به شهادت رسیدند و علیرغم این که گفته می شود جوامع و کشورهای اسلامی و غربی از موهبت «بیداری اجتماعی» برخوردار می باشند هنوز انتظارها برای پایان غم مردم نوار غزه به پایان نرسیده است!
دراین باره بخش ترکی (استانبولی) مهر گفت و گویی را با «مصطفی کایا» معاون رئیس حزب سعادت و نماینده استانبول در مجلس ترکیه از راه اسکایپ انجام داده که مشروح آن در ادامه می آید.
یک سال از جنگ غزه می گذرد. از همان روزهای نخست آغاز جنگ، بنظر می رسید که جامعه بین المللی، نهادها و سازمان های بین المللی و کشورهای اسلامی به این مورد رسیدگی کنند و همینطور تصور می شد که آتش بس در همان روزهای ابتدایی برقرار شود اما این اتفاق نیفتاد و جنگ همچنان ادامه دارد. این وضعیت را چطور ارزیابی می کنید؟
گاهی جملاتی شنیده می شود که گویا ۷ اکتبر نقطه آغاز این وقایع بوده و علت همه این رخدادها همین روز بوده است. این جملات درست نیستند. چرا؟ چونکه بهتر است به تمام اتفاقاتی که تا ۷ اکتبر رخ داده بود یک مرتبه دیگر نگاه نماییم. در ادوار گذشته یعنی قبل از ۷ اکتبر همواره شاهد آن بوده ایم که اسرائیل به صورت مداوم زمینهای فلسطینی ها را اشغال کرده و غزه را از زمین، هوا و دریا تحت محاصره و تحریم قرار داده است.
یکی از بزرگترین چالش های کشورهای اسلامی این بود که نتوانستند به این مساله مشترک واکنش جمعی نشان دهند. مبحث فلسطین یک مساله مشترک برای جهان اسلام است و آنها با وجود وقوع این فاجعه در نزدیکی خود، نتوانستند در مقابل کشتارها، خشونت ها و ظلم هایی که در آنجا رخ می دهد، رویکرد واحدی اتخاذ کنند. همین عدم واکنش مشترک، سبب شد که وقایع به این نقطه برسد.
پس از ۷ اکتبر، تصورات در رابطه با برقراری فوری آتش بس شکل گرفت، اما امروز می بینیم که اسرائیل به اهداف نظامی و سیاسی خود در غزه نرسیده است. اگر به این اهداف دست یافته بود، شاید امروز در رابطه با مسائل بسیار متفاوتی صحبت می کردیم. اما حقیقت اینست که اسرائیل شکست خورد. در منطقه ای به وسعت ۳۴۰ کیلومتر مربع با بیشتر از ۲ میلیون نفر جمعیت، اسرائیل با بمباران مداوم خانه ها و زیرساخت ها، دو سوم غزه را غیرقابل سکونت کرده و بیمارستان ها، اردوگاه های پناهجویان، آمبولانس ها، عبادتگاه ها، مساجد و کلیساها را هم بمباران کرده است.
به این ترتیب، اسرائیل در تمامی ابعاد نسل کشی کامل را اجرا کرده است. همانطور که می دانید، سه نشانه اصلی برای اثبات نسل کشی وجود دارد: نژادی، سیاسی و دینی. اگر در یکی از این سه بعد، کوشش برای نابودی یک ملت صورت گیرد، حقوق بین الملل، آنرا نسل کشی می داند. وقتی به غزه نگاه می نماییم، می بینیم که از نظر نژادی، اسرائیلی ها خویش را نژاد برتر می دانند و بر همین مبنا این کشتارها را انجام می دهند. این نخستین پایه نسل کشی است. از نظر دینی، آنها به وعده «ارض موعود» باور دارند و این پایه دینی نسل کشی را تکمیل می کند و از نظر سیاسی، آنها خویش را قدرتمندترین ملت جهان می دانند و آرزوی کنترل جهان را دارند. بنابراین، اسرائیل به صورت کامل نسل کشی را به اجرا گذاشته است.

شما واکنش

مقاومت در مقابل این تحولات را چطور ارزیابی می کنید؟

قاومت، مبارزه ای است که از سال ها پیش ضد بی عدالتی ها، نسل کشی ها و جنایات اسرائیل شروع شده و همچنان ادامه دارد. این مساله، مساله امروز نیست؛ بلکه این مبارزه سال هاست که ادامه دارد. در لبنان هم همینطور. تصور کنید اسرائیل چقدر خویش را آزاد و بدون حد و مرز می بیند. تل آویو حتی دبیر کل سازمان ملل را هم شخصی نامطلوب اعلام نموده است. این هم نشان دهنده اینست که اسرائیل تا چه اندازه خویش را بدون محدودیت احساس می کند. این وضعیت، در واقع تایید بی قانونی و بی عدالتی اسرائیل است.
درست است که مردم در غزه و لبنان در مقابل این نقشه ها و توطئه های اسرائیل، بهایی می پردازند. درست است، شهید می دهند اما در آن مناطق هنوز اراده ای برای متوقف کردن اسرائیل وجود دارد.
در سؤال نخست هم به این مورد اشاره شد. اما بار دیگر مایلم به صورت ویژه این سؤال را مطرح کنم که به نظر شما کشورهای اسلامی در مورد غزه چه اقداماتی را باید انجام می دادند اما نداده اند؟ چه کارهایی را در آینده باید انجام دهند و چه گام هایی باید بردارند؟
دلیل تأسیس سازمان همکاری اسلامی، مسجدالاقصی بود. در سال ۱۹۶۹، به علت آتشسوزی که بوسیله ی یک صهیونیست در مسجدالاقصی به وجود آمد، کشورهای اسلامی گرد هم آمدند و تصمیم مهمی گرفتند. اما امروز، در حالی که باید با عنایت به هدف اصلی تأسیس این سازمان یعنی دفاع از مسجدالاقصی و قدس، وارد عمل شوند، تنها به محکوم کردن بسنده کرده اند و از دور نظاره گر وقایع هستند. این وضعیت، درد بزرگی را به ما تحمیل می کند.
امروز کشورهای اسلامی باید در موقعیتی قرار می گرفتند که ابتکار عمل را برای برقراری آتش بس در غزه و توقف حملات به لبنان در دست داشته باشند. حتی باید بحث ایجاد نیروی صلح را هم مطرح و عملی می کردند. اگر چنین اتفاقی می افتاد، ما قادر به پیشگیری از این وضعیت می بودیم. به سخنان اخیر وزیر دارایی اسرائیل، توجه کنید. او به وضوح اعلام نموده است که هدف اسرائیل تأسیس دولتی در سرتاسر این منطقه همچون عربستان سعودی، عراق، لبنان و سوریه است. حالا باید چه کرد؟
من واقعاً نمی دانم برای به حرکت درآوردن کشورهای اسلامی در مقابل این تجاوزات و نسل کشی های اسرائیل چه نشانه دیگری نیاز است. این وضعیت برای من غیرقابل باور است. بنابراین، عقیده دارم که کشورهای اسلامی باید مسئولیت های خویش را انجام دهند. اگر امروز کشورهای اسلامی همچنان به سکوت خود ادامه دهند، متأسفانه فردا شاهد خواهیم بود که اسرائیل این تجاوزات را به دیگر کشورهای منطقه هم گسترش خواهد داد.
مایلم به سیاست ترکیه در برابر غزه و اسرائیل هم اشاره ای داشته باشم. می دانید که ترکیه گامی مهم برداشت و تجارت با اسرائیل را متوقف کرد. شایعاتی وجود دارد که تجارت میان آنکارا و تل آویو به شکل غیرمستقیم همچنان ادامه دارد. طبق آمارها، تجارت با تشکیلات خود گردان فلسطین در دوره اخیر بشدت افزایش پیدا کرده است که به نظر می آید به بهانه فلسطین، تجارتی غیرمستقیم با اسرائیل صورت می گیرد. مرحوم حسن بیتمز نماینده مجلس همیشه این مورد را در مجلس مطرح می کرد. حال شما بعنوان نماینده مجلس، آیا این مورد را در تریبون مجلس مطرح کرده اید؟ آیا در این حوزه اقداماتی انجام داده اید؟
ما در تریبون مجلس، ضرورت پایان دادن به روند روابط با اسرائیل، همچون تجارت و سایر ابعاد آنرا به صراحت بیان کردیم. در واقع منظورمان چه بود؟ بستن حریم هوایی ترکیه به روی اسرائیل، قطع تجارت، بستن سفارتخانه ها، و بررسی وضعیت شهروندان ترکیه ای که تابعیت دوگانه دارند. در این حوزه، حساسیت ۸۵ میلیون نفر از مردم ما، چه حامی حزب حاکم و چه حامیان احزاب مخالف، در برابر غزه مشترک است. همه ما درد و رنج مشترکی را نسبت به وقایع غزه داریم.
اما در مبحث قطع تجارت، باوجود این که در مراحل اولیه به صراحت این مساله را بیان کردیم، اقدامات لازم انجام نشد. یعنی تجارت با اسرائیل به آن معنا قطع نشد. گاهی دلیل عدم قطع تجارت به قراردادهایی ارتباط داده می شود که مابین شرکتهای خصوصی بسته شده و این گونه القاء می شود که بخش دولتی در این قراردادها دخیل نیست. با این وجود، در نهایت وزارت تجارت با اطلاعیه ای کاملا واضح اعلام نمود که تجارت با اسرائیل قطع شده است. البته ما هم به این بیانیه اعتماد کردیم. این بیانیه برای ما مهم بود، حتی اگر با تأخیر و بعد از درخواست ما انجام شده باشد. ما این اتفاق را مهم و پرارزش دانستیم.
ما این مورد را به دقت دنبال می نماییم. اگر جایی از این تجارت سوءاستفاده ای صورت گرفته باشد، یعنی اگر از راه کشورهای ثالث چنین اقداماتی صورت گیرد، ما این را هم به صورت آشکار در تریبون مجلس بیان خواهیم کرد. سایر نمایندگان احزاب مخالف هم درحال پژوهش و بررسی این مورد و ادعاهای مطرح شده هستند. اگر در این حوزه اطلاعات قطعی به دست آید، آنرا هم به صورت کامل به اطلاع عموم خواهیم رساند.

در پایان، آیا نکته دیگری هست که بخواهید اضافه کنید؟

من در کنفرانس وحدت اسلامی در ایران هم به این مورد اشاره کرده بودم؛ آغاز برخی کارها دشوار است، اما وقتی چاره ای جز این نباشد، از تمام انتظار می رود که فداکاری کنند. من معتقدم که در این منطقه، چهار کشور بخصوص ترکیه، ایران، مصر و پاکستان باید فرمول هایی برای همکاری و هماهنگی بیشتر ایجاد کنند. این چهار کشور همینطور اعضای D-۸ هستند. اگر به موقعیت جغرافیایی این چهار کشور نگاه کنید؛ موقعیت استراتژیک ایران، موقعیت استراتژیک پاکستان و همینطور خصوصیت های مصر و ترکیه و جمعیت ۵۵۰ تا ۶۰۰ میلیون نفری این کشورها را در نظر بگیرید، می بینید که همکاری و گسترش روابط بین این کشورها و باز نگاه داشتن کانال های رایزنی، می تواند به حل خیلی از مشکلات مانند مساله فلسطین کمک نماید.
من این را همیشه می گویم و یک مرتبه دیگر از تریبون شما آنرا بیان می کنم. امکان دارد این کشورها به منافع ملی خود و تعادل های منطقه ای و مسائل مختلف اشاره کنند. همه این موارد مهم و پرارزش است اما این چهار کشور باید بر مبنای اصل وابستگی متقابل، حداقل سیاست های مشترک را اتخاذ کنند و پتانسیل همکاری خویش را توسعه دهند. من این مورد را بسیار مهم می دانم و از تمام مقامات و مدیران می خواهم که بر روی این مورد تمرکز کنند. اگر این کار صورت گیرد، مطمئن باشید که در جهت توقف خونریزی در منطقه، گام بزرگی برداشته خواهد شد.