پرونده نبرد عقاب و اژدهای زرد ، ۸؛ چین در اوج راهبرد کاخ سفید برای مهار پکن چیست؟

آمریکای درحال افول که گرفتار مشکلات اقتصادی داخلی و درگیر بحران های خودساخته بین المللی است، به امید کاستن از سرعت قطار توسعه همه جانبه چین به سازوکارهای مختلف متوسل شده است.

خبرگزاری مهر – گروه بین الملل: تنش بین چین و آمریکا بااینکه با سفر چند روز پیش «نانسی پلوسی» رییس مجلس نمایندگان این کشور به جزیره تایوان اوج گرفت اما این اختلاف همیشه طی دهه های اخیر در زمینه های مختلف بر روابط واشنگتن- پکن سایه افکنده است. بطوریکه ناظران، سفر پلوسی ۸۲ ساله به این جزیره ای که همیشه منطقه ای چالش برانگیز بوده را با هدف تشدید تنش و نیز در امتداد پیشبرد پروژه مهار چین در شرق دور ارزیابی می کنند.
هراس آمریکا از قرار گرفتن چین بر فراز قله اقتصاد جهان
حجم تولید اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۱ به ۹۴ تریلیون دلار رسید و تنها چهار کشور ایالات متحده آمریکا، چین، ژاپن و آلمان بیش از نیمی از اقتصاد جهان را به خود اختصاص دادند.
سال گذشته میلادی، اقتصاد چین با تولید ناخالص داخلی نزدیک به ۱۷ تریلیون دلار، از نظر ارزش گذاری اسمی در رتبه دوم قرار داشت. این کشور همچنان بزرگ ترین تولیدکننده سراسر جهان برمبنای خروجی با تولید گسترده فولاد، لوازم الکترونیکی و رباتیک باقی مانده است. همین طور چین تنها اقتصاد بزرگ در جهان بود که در سال ۲۰۲۰ به رشد ۸.۱ درصدی دست یافت.
بنابراین شتاب رشد اقتصادی چین در سال ها و دهه های اخیر برتری اقتصادی و نظامی آمریکا در آسیا و جهان را با چالش مواجه نموده است. جمهوری خلق چین برای رسیدن به جایگاه یک ابرقدرت، نفوذ مؤثر در سازمان های منطقه ای را در اولویت قرار داده تا از ظرفیت های آنان در امتداد تامین انرژی و حفظ امنیت ملی خود استفاده نماید.
این در حالی است که طی ماه های اخیر، آمریکا با بحران جدی در حوزه انرژی مواجه می باشد بطوریکه تورم در حوزه انرژی به مرز ۴۰ درصد و در حوزه مواد غذایی به حدو ۱۰ درصد رسیده است. از دید کارشناسان، تورم در آمریکا رکورد ۴۰ سال اخیر را شکسته است.
«جوزف نای استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه «هاروارد» در کتاب خود با عنوان «آیا قرن آمریکا به انتها رسیده است؟» معتقد می باشد که چین تنها کشوری است که ظرفیت بالقوه سبقت گرفتن از آمریکا را دارد و ادامه می دهد: در بین اعضای بریکس، چین با اقتصادی که برابر با حاصل ترکیب دیگر اعضا است، قدرتی مهم محسوب می شود. این کشور دارای بزرگ ترین ارتش، بیشترین بودجه نظامی، بالاترین میزان رشد اقتصادی و بیشترین کاربران اینترنتی است.
از نگاه وی، چین بعد از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ به سرعت راه بهبود را پیمود و خیلی از مفسرین انتظار دارند که در مجموع اقتصاد چین در آینده ای نزدیک از اقتصاد آمریکا پیشی بگیرد. همین طور یک اقتصاددان برنده جایزه نوبل پیش بینی کرده است که در سال ۲۰۴۰، چین ۴۰ درصد از تولید ناخالص جهان (آمریکا، اروپا و ژاپن تنها ۲۱ درصد) را خواهد داشت.
تمرکز سران پکن بر تقویت بنیه نظامی
بسیاری از ناظران براین باورند که از نظر نظامی نیز چین تا سال ۲۰۴۹ به یک قدرت نظامی در سطح جهان تبدیل خواهد شد. به نوشته «انستیتو بین المللی پژوهش های صلح استکهلم» (سیپری)، بااینکه پکن همیشه در گزارش های رسمی خود، این داده ها را انتشار می دهد اما برآوردهایی که غربی ها درباره حمایت مالی چین از نیروهای مسلح خود دارند، بطور شایان توجهی بیش از آمار منتشر شده از طرف دولت چین است. باور عمومی بر این است که چین هم اکنون بیش از هر کشوری – به جز ایالات متحده- برای نیروهای مسلح خود هزینه می کند.
قرار گرفتن چین در جایگاه نخست جمعیت جهان
اگر «جمعیت» را یکی از مؤلفه های قدرت درنظر بگیریم، همچون نگرانی ها و دغدغه های غرب خصوصاً آمریکا، رشد بیش از پیش جمعیت چین در مقایسه با کاهش جمعیت و پیری مردم خود آنها است. عبور چین از سیاست تک فرزندی به دو فرزندی و در نهایت به سه فرزندی، این کشور را از نظر جمعیتی در جایگاه یک جهان قرار داده است. جمعیت بیش از یک میلیارد ۴۰۰ میلیون نفری چین، بیش از چهار برابر جمعیت ایالات متحده با جمعیتی حدود ۳۳۰ میلیون نفر است.

نگرانی کاخ سفید از نفوذ جهانی چین خصوصاً حیات خلوت آمریکا
میزان نفوذ چین در نقاط مختلف جهان به اندازه ای است که نگرانی مقام ها و کارشناسان مختلف ایالات متحده را برانگیخته است. هم اکنون کشور چین، حتی اولین شریک راهبردی آمریکای لاتین است و طی چند سالی اخیر از آمریکا و اروپا نیز در این امر پیشی گرفته است.
«شورای روابط خارجی» آمریکا مدتی پیش در گزارشی تحلیلی به بررسی کارهای چین در آمریکای لاتین پرداخت و ابعاد مختلف این فعالیت را مورد بررسی قرار داد.
این شورا در گزارش خود بیان کرد که از سال ۲۰۰۰، نقش چین در آمریکای لاتین با رشد قابل توجهی مواجه بوده که این امر نوید بخش فرصت های اقتصادی برای این کشور است. شرکت های دولتی در زمره سرمایه گذاران اصلی چین در آمریکای لاتین بود که در زمینه های انرژی، زیرساخت ها و فضای منطقه ای مشغول به فعالیت هستند. این در شرایطی است که چین به عنوان بزرگترین شریک تجاری آمریکای جنوبی از ایالات متحده پیشی گرفته است.
البته با شیوع گسترده بیماری کرونا، چین از حمایت خود در مبارزه با کووید -۱۹ بهره برده و تجهیزات پزشکی، وام ها و مقدار زیادی واکسن کرونا به این منطقه فرستاده است.
در سال ۲۰۰۰ سهم بازار چین از آمریکای لاتین کمتر از ۲ درصد بود. رشد سریع چین و تقاضای ناشی از از آن سبب افزایش رونق کالاهای منطقه ای شد. در ۸ سال بعدی، تجارت با این منطقه با نرخ متوسط سالانه ۳۱ درصد رشد کرده و در سال ۲۰۱۰ به ارزش ۱۸۰ میلیارد دلار و تا آخر سال ۲۰۲۱ میزان تجارت به ۴۵۰ میلیارد دلار رسید. بر طبق پیش بینی کارشناسان، تا سال ۲۰۳۵ میزان تجارت چین با این منطقه از ۷۰۰ میلیارد دلار فراتر خواهد رفت.
گزینه های پیش روی آمریکا برای تقابل با چین
قدرت بیش از پیش چین در زمینه های مختلف بسترساز ارائه دیدگاه های کارشناسانه برای تقابل واشنگتن با پکن شده است؛ همانند مقاله سال قبل پایگاه خبری کنگره آمریکا (هیل) که در آن با «بزرگترین تهدید» دانستن چین، چهار استراتژی را برای تقابل با پکن پیش روی کاخ سفید قرار داد که عبارتند از:
استراتژی اول: بازگشت به همکاریهای جامع آمریکا با شرکای خود مقابل چین و ادامه سیاست مهار پکن که روسای جمهور دموکرات و جمهوری خواه پیشین اتخاذ نموده اند.
استراتژی دوم: بطور مستقیم و بوسیله نظامی چین را با از بین بردن پایگاه های نظامی «غیرقانونی» این کشور در دریای جنوبی چین، کمک به فیلیپینی ها برای بازپس گیری تعدادی از جزایر خود و در صورت لزوم پاسخ کوبنده نظامی به پکن برای نقض قوانین و محدوده های سرزمینی دریایی دیگر کشورها، هوافضا و تمامیت ژاپن و ایوان.
استراتژی سوم: ادامه استراتژی فعلی دولت ترامپ در خصوص مهار فعال و واکنش سرسختانه تر نسبت به تخلف های چین در حوزه تجارت، حقوق بشر، آزادی های دریانوردی و تایوان نسبت به دولت های پیشین آمریکا.
استراتژی چهارم: اجرای برنامه های اطلاعاتی و مالی تضعیف دولت کمونیست چین که بتواند در نهایت منجر به تغییر مسالمت آمیز رژیم چین و استقرار یک دولت دموکرات شود و مناطقی نظیر هنگ کنگ، تایوان، تبت و مغولستان بتوانند استقلال خودرا به دست آورند.
بنابراین، سفر چند روز پیش پلوسی به تایوان را می توان در قالب استراتژی چهارمی دانست که پیش تر از طرف پایگاه خبری کنگره آمریکا پیشنهاد شده بود.
پیشبرد استراتژی مهار چین در قلب آسیا و اقیانوسیه
یکی از با اهمیت ترین راهبردهای آمریکا در دولت های مختلف، محدودسازی پکن در قاره پهناور آسیا و ائتلاف سازی در این پهنه جغرافیایی مقابل چین است که بتازگی پایگاه خبری «اسرائیل دیفنس» در گزارشی با عنوان «بازی بزرگ چین و ایالات متحده در آسیا» به این ائتلاف ها بمنظور مهار چین اشاره کرده است؛
– یک نمونه آن اتحادی با عنوان «آکوس» است؛ پیمان امنیتی سه جانبه بین استرالیا، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا که در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۱ با هدف مهار چین تشکیل شد. اکواس از استرالیا در حوزه ساخت زیردریایی های هسته ای و توسعه تسلیحات مافوق صوت حمایت می کند و خطر یک مسابقه تسلیحاتی منطقه ای و جنگ جهانی را بیشتر می کند.
– گروه «پنج چشم» نیز اتحادی اطلاعاتی با مشارکت استرالیا، کانادا، نیوزیلند، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا است که نقش شایان توجهی در برخورد با قدرت یابی چین دارد.
– مکانیسم چهارجانبه (گفتگوی امنیتی چهارجانبه) یا کواد، اتحاد راهبردی غیررسمی دیگری است که با مشارکت کشورهای استرالیا، ژاپن، هند و ایالات متحده آمریکا شکل گرفته و هدف آن نیز مهار چین در منطقه هند و اقیانوس آرام است.
– «چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام» (IPEF) هم طرحی برای سرمایه گذاری و تقویت روابط تجاری با هدف افزایش حضور ایالات متحده در منطقه و مقابله با نفوذ چین است. از دید ناظران، این پیمان بیش از آنکه اهداف اقتصادی ملموس و مشخصی را پیگیری کند، بر حضور نظامی آمریکا در منطقه متمرکز است.
در مجموع، با تمام راهبردها و سازوکارهایی که آمریکا برای مهار چین در پیش گرفته اما تا کنون نتوانسته از سرعت قطار توسعه این قدرت جهانی بکاهد. مشکلات اقتصادی داخلی آمریکا از یک سو و درگیر شدن در بحران های بزرگ همچون اوکراین و تنش های خاورمیانه ای از طرف دیگر، ایالات متحده را به بازیگری درحال افول تبدیل نموده است.
مؤلفه های آمریکای رو به افول را می توان در مصادیقی چون ناکامی در ائتلاف سازی خاورمیانه ای، شکست در عراق، فرار از افغانستان و فرو رفتن در گنداب اوکراین مشاهده کرد. بدین جهت کاخ سفید بجای گام برداشتن در راه پیشرفت به سازوکارهایی چنگ انداخته به آن امید که از سرعت چین بکاهد و به عبارتی این رقیب قدر را مهار کند.
* حسن شکوهی نسب: کارشناس مسائل بین الملل

منبع: