یادداشت اختصاصی نجاح محمدعلی ؛ نسل کشی علویان در سایه سکوت عربی!

بهمن: با وجود گزارش های حقوق بشری که جنایات گروههای مسلح تحت پوشش دولتی در سوریه را مستند کرده اند، جامعه جهانی از اتخاذ هرگونه اقدام جدی برای متوقف کردن نقض حقوق بشر غفلت می ورزد.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: «نجاح محمد علی» تحلیلگر و فعال سیاسی عراقی، یادداشتی اختصاصی با عنوان «نسل کشی علویان در سایه سکوت عربی!» برای گروه بین الملل خبرگزاری مهر ارسال کرده که متن کامل آن در ادامه می آید.
سوریه شاهد تشدید خطرناک خشونت مسلحانه از طرف دولت جدید و گروههای شبه نظامی آنست، که بیشتر آنها از خارج کشور آمده اند، خصوصاً در مناطق ساحلی که تا همین اواخر از پایدارترین مناطق کشور محسوب می شدند.
کشتارهای وحشیانه ای که مقابل علویان و سایر اقلیت ها رخ می دهد، در مقابل دیدگان جامعه جهانی، با تبانی آشکار منطقه ای و سکوت مشکوک رسانه های عربی به انجام می رسد. آن چه امروز در جریان است، فقط یک درگیری داخلی نیست، بلکه یک پاک سازی قومی و فرقه ای سیستماتیک است که توسط گروههای مسلح، با پوشش سیاسی دولتی و حمایت نظامی قدرت های منطقه ای و بین المللی هدایت می شود. در این تحلیل، ابعاد مختلف این فاجعه انسانی را بررسی نموده و نقش مشکوک برخی نیروها را روشن خواهیم کرد، در صورتیکه ادعاهای ناصحیح بر اساس دخالت ایران یا به اصطلاح بازماندگان رژیم پیشین در این حوادث را رد می نماییم.

اول: تشدید کشتارها مقابل علویان

۱. گسترش عملیات نظامی در منطقه ساحلی سوریه

مناطق ساحلی، خصوصاً لاذقیه و طرطوس، شاهد تشدید شایان توجهی در عملیات نظامی مقابل علویان بوده است، تحت این بهانه که آنها به رژیم پیشین وفادارند. گروههای مسلح، خصوصاً گروه جولانی (هیئت تحریر الشام)، حملات خودرا به روستاها و شهرهای علوی نشین افزایش داده اند و با بهره گیری از سلاح های سنگین، مبادرت به کشتار جمعی و تخریب سازمان یافته کرده اند. گزارش های داخلی سوریه نشان میدهد که اعدام های میدانی مقابل غیرنظامیان فقط به سبب وابستگی فرقه ای آنها انجام شده و همین طور آدم ربایی های سازمان یافته ای رخ داده که هدف آنها ایجاد وحشت در بین مردم و وادار کردن آنها به مهاجرت الزامی است.

۲. تخریب سیستماتیک اموال و زیرساخت ها

جنایات گروههای مسلح محدود به قتل مستقیم نیست، بلکه تخریب خانه های علویان، سوزاندن بازارها و هدف قرار دادن زیرساخت های مناطق دارای اکثریت علوی را نیز شامل می شود. هدف از این اقدامات نه فقط انتقام سیاسی، بلکه پاک سازی قومی است که بدنبال تغییر ترکیب جمعیتی این مناطق است و نشان دهنده یک دستور کار آشکار برای جابه جایی الزامی جمعیت است.

دوم: تبانی منطقه ای و بین المللی در جنایات مقابل علویان

۱. نقش ترکیه: حمایت نظامی و لجستیکی از گروههای مسلح

جنایاتی که امروز در سوریه رخ می دهد را نمی توان از نقش آشکار ترکیه در پشتیبانی از گروههای مسلح، خصوصاً هیات تحریر الشام، جدا دانست. گزارش های اطلاعاتی تأیید می کنند که ترکیه این گروه ها را به سلاح و مهمات مجهز کرده و حتی عبور جنگجویان خارجی به سوریه را تسهیل کرده است. دولت ترکیه، که مدت ها ادعا می کرد بدنبال یک راهکار سیاسی است، در حقیقت یکی از مهم ترین محرکان جنگ فرقه ای است که از آشوب سوریه برای تحقق جاه طلبی های توسعه طلبانه خود سوءاستفاده می کند.

۲. سکوت رسانه ای عربی و استانداردهای دوگانه مشکوک

علی رغم مقیاس بی سابقه کشتارها مقابل علویان، رسانه های عربی عمداً این مساله را نادیده می گیرند که نشان دهنده ریاکاری آشکار است. در صورتیکه پوشش گسترده ای از هر حادثه ای که مقابل حکومت پیشین سوریه قابل استفاده باشد، به انجام می رسد، جنایاتی که امروز توسط گروههای مسلح حاکم به انجام می رسد، با سکوت مطلق روبه رو شده است. تعدادی از شبکه های رسانه ای، داستانهای نادرستی را ترویج می کنند که تلاش می کنند این رویدادها را به عنوان یک انقلاب مردمی تحت حمایت خارجی، خصوصاً ایران، جلوه دهند، در صورتیکه آن چه در واقعیت رخ می دهد، یک پاک سازی فرقه ای آشکار است.
۳. آمریکا و غرب: استانداردهای دوگانه در مبارزه با تروریسم
موضع غرب در قبال سوریه به وضوح استانداردهای دوگانه آنها را نشان میدهد. با وجود این که گروههای مسلح حاکم بر سوریه طبق مقررات بین المللی سازمان های تروریستی محسوب می شوند، غرب چشم خودرا بر جنایات آنها بسته و آنها را به عنوان یک نهاد سیاسی مشروع درنظر می گیرد. ایالات متحده و اتحادیه اروپا، که ادعای مبارزه با تروریسم را دارند، هیچ اقدام جدی برای توقف این کشتارها مقابل علویان انجام نداده اند، که تردیدها درباره ی نیات واقعی آنها در سوریه را تقویت می کند.
سوم: ایران در درگیری های جاری نقشی ندارد
۱. رد ادعاهای مربوط به نقش ایران
علی رغم تبلیغات رسانه ای که اهتمام در دخیل کردن ایران در این حوادث دارند، واقعیت های میدانی خلاف آنرا ثابت می کنند. تهران حتی زمانی که بحران سوریه در اوج خود، قبل از سقوط حکومت پیشین بود، در این درگیری ها مداخله نکرد، بلکه بارها خواهان یک راهکار سیاسی شد که وحدت سوریه را حفظ نموده و از خونریزی بیشتر پیشگیری کند. ادعاهایی که برخی رسانه ها در مورد نقش ایران در پشتیبانی از علویان مطرح می کنند، چیزی جز یک تلاش آشکار برای توجیه جنایات فرقه ای نیست.
۲. بازماندگان رژیم پیشین: دروغی برای توجیه پاک سازی قومی
یکی از خطرناک ترین دروغ هایی که توسط گروههای مسلح و حامیان آنها ترویج می شود، ادعای این است که قربانیان این کشتارها فقط بازماندگان رژیم پیشین هستند. این روایت بمنظور مشروعیت بخشی به قتل عام علویان طراحی شده است، در صورتیکه بیشتر قربانیان، غیرنظامیانی هستند که هیچ وابستگی سیاسی ندارند. این گفتمان رسانه ای ساختگی، برای پنهان کردن این واقعیت استفاده می شود که آن چه درحال وقوع است، پاکسازی سیاسی نیست، بلکه نسل کشی فرقه ای آشکار است.
چهارم: جامعه بین المللی در مقابل یک آزمون اخلاقی جدید
۱. مسئولیت سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری
با وجود گزارش های حقوق بشری که جنایات گروههای مسلح تحت پوشش دولتی در سوریه را مستند کرده اند، جامعه جهانی بازهم از اتخاذ هرگونه اقدام جدی برای متوقف کردن نقض حقوق بشر غفلت می ورزد. سازمان ملل که قرار بود یک نهاد بی طرف برای صیانت از غیرنظامیان باشد، هنوز هیچ محکومیت روشنی برای این جنایات صادر نکرده است.
۲. نیاز فوری به اقدام بین المللی
با ادامه کشتار علویان، نیاز به مداخله فوری بین المللی بالاتر از هر زمان دیگری احساس می شود. قدرت های بزرگ باید از منافع محدود خود دست بردارند و مسئولیت های اخلاقی خودرا قبول کنند.
نتیجه گیری: مسئولیت مشترک برای روبرو شدن با نسل کشی فرقه ای
آنچه امروز در سوریه رخ می دهد، فقط یک درگیری سیاسی نیست، بلکه یک نسل کشی فرقه ای سیستماتیک است. این جنایات وحشیانه، شکست حاکمیت موقت به سرکردگی جولانی را نشان میدهد.
جامعه بین الملل و سازمان های حقوق بشری باید مسئولیت خودرا قبول کنند تا مانع از تکرار فجایع نسل کشی در تاریخ شوند.

منبع: