مشاور پیشین پادشاه عربستان در گزارش بهمن مطرح كرد؛ کریدور هند-غرب آسیا-اروپا ترفند سیاسی آمریکاست
بهمن: استاد دانشگاه جورج تاون می گوید تنها راه کریدور جدید متصل کننده خاورمیانه به اروپا وحدت نظر کشورهای عربی و پاگذاشتن روی خون برادران فلسطینی شان است.
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل – زهرا میرظفرجویان: در نشست گروه ۲۰ در هند، جو بایدن، رییس جمهور آمریکا به همراه رهبران هند، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، از راه اندازی یک مسیر تجاری جدید که هند را بوسیله راه آهن ها و بنادر به خاورمیانه و اروپا متصل می کند، خبر دادند.
برخی از مفسرین اعلام کردند که این یک چالش مستقیم برای ابتکار کمربند و جاده چین خواهد بود؛ پروژه ای زیرساختی چند تریلیون دلاری که یک دهه پیش توسط پکن با هدف اتصال چین به سایر نقاط جهان افتتاح شد.
طرح بایدن شامل اتحادیه اروپا، فرانسه، ایتالیا و آلمان نیز می شود. این طرح از دو مسیر مجزا تشکیل شده است – یک کریدور شرقی که هند را به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس وصل می کند و یک کریدور شمالی که کشورهای خلیج فارس را به اروپا متصل می کند.
در همین راستا خبرگزاری مهر با پروفسور «حسین عسگری»، اقتصاددان و استاد تجارت بین الملل و امور بین المللی دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا و مشاور پادشاه پیشین عربستان گفتگویی انجام داده که مشروح آن در ادامه می آید.
-آمریکا چه انگیزه هایی در پس این پروژه دارد؟ تا چه حد انگیزه سیاسی بر انگیزه اقتصادی غلبه دارد؟
به نظر من، این تا حد زیادی یک ترفند سیاسی است که توسط ایالات متحده برای تضعیف ابتکار کمربند و جاده چین تولید شده است.
پیشنهاد این طرح برای تحکیم روابط اعراب و اسرائیل، کاهش انزوای اسرائیل، منزوی کردن بیشتر ایران و بازگرداندن قسمتی از نفوذ از دست رفته آمریکا در منطقه خلیج فارس جهت دهی شده است.
با توجه به سرمایه انبوه مورد نیاز این پیشنهاد، نمی توان آنرا برمبنای دلیلهای اقتصادی توجیه کرد.
آیا این کریدور می تواند بر اهمیت راه های دیگری مانند مسیل سوئز تأثیر منفی بگذارد؟
خیر، فقط شاید بصورت جزئی. نقش کانال سوئز همچنان برجسته خواهد بود که ناشی از هزینه های حمل و نقل است. این کانال همچنان برای آینده قابل پیش بینی نفع اقتصادی بیشتری خواهد داشت.
با توجه به این که تعدادی از قدرت های منطقه ای مانند ایران، ترکیه و مصر از این پروژه کنار گذاشته شده اند، این پروژه چقدر می تواند موفق باشد؟
همه چیز به اتحاد سیاسی درحال تحول و تمایل اعراب برای تامین مالی این پروژه بستگی دارد. مسئله اینجاست که آیا اعراب مصیبت برادران فلسطینی خودرا فراموش کرده و خواسته های ایالات متحده را دنبال خواهند کرد و اسرائیل را در آغوش خواهند گرفت و میلیاردها دلار مورد نیاز را تامین خواهند کرد.
اگر اعراب مایل به انجام این کار باشند، در این صورت پروژه می تواند موفق شود؛ بدین سبب حتی باید نگران نتایج دیگر و احتمال حملات تروریستی به زیرساخت ها در صورت ایجاد آنها بود.
حدس من این است که نه به علت حذف سه کشوری که نام بردید بلکه با عنایت به دلایلی که پیش تر اشاره کردم، احتمال موفقیت این پروژه بعید به نظر می آید.